بهاره حسینی ::
جمعه 87/5/25 ساعت 10:10 عصر
عکست در دستم عشقت در قلبم و نگاهت در چشمانم
می درخشد.من چون گیاه خشک و نوپایی هستم که با
تابش خورشید عشق تو جان می گیرم و سبز می شوم.
من با تو هستی می یابم با تو زنده می شوم و زندگی می کنم...
با تو همه چیز دارم و بی تو هیچ ندارم.
تو بگو در این وانفسای محبت و عشق
در این روزگار ریا کاری و فریب چگونه می توانم دل از تو برکنم؟
چگونه می توانم این فا صله ها را بردارم.
بگو از کدام دریا و کدام صحرا باید بگذرم تا به تو برسم.
کدام رنگ از رنگین کمان زندگی را می خواهی تا پیشکش چشمان
مهربانت کنم؟
کدام ستاره را می خواهی تا فانوس راهت باشد در شب های دلتنگی...
بگو چه کنم تا برای همیشه با تو باشم تا ابد تا آخر زمان...
نوشته های دیگران()